پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
رویدادهای اخیر
دیرینه ی ضوابط دانشجویی

ضوابط در دانشگاه ها

قوانین از ابتدای بشریت، نانوشته هم که شده در جوامع ظهور کردند و قطعاً از دید هر انسانی لازم بوده­اند، آداب و رسوم، عرف و همان قوانین مکتوب بر الواح، ممکن است از نظر جمعیتی خاص در جامعه­ای نیاز به اصلاح و تغییر داشته­ باشند که خب طرز فکرها، مواضع و یا حتی خرافات در ایجاد و دگرگون ساختن قوانین مؤثر­بوده. حال بیاییم وارد جامعه­ ی کوچکتر خودمان شویم؛ وجود ضوابط را برای دانشگاه ضروری بدانیم و ضوابطی در دانشگاه مستقر سازیم که مطابق اهداف یک فضای علمی باشد و هم­چنین بی­نظمی­ها را از­بین ببرد.

به این فکر کنید که باید برای جلوگیری از بروز حادثه ­ای و ایجاد بی ­نظمی در دانشگاه محدودیتی بگذارید برای نمونه در­مورد گنجایش مجاز آسانسور هایی که توان جابه­جایی آن ۶ نفر هست، آیا مجاز می­دانید که به عنوان مثال ۸ نفر در لحظه از آسانسور استفاده کنند کما­این­که جابه­جایی در طبقات بدون بروز نقص فنی یا هشداری انجام گیرد؟

من که نمی­توانم این هنجار شکنی را مجاز بدانم شما چطور؟

اکنون فضای یک کتابخانه را فرض­کنید، آیا علاقۀ دو نفر در گپ و گفت­و­گو­های منجر به حواس پرتی دلیل خوبی است برای شکستن سکوت کتابخانۀ دانشگاه؟

شاید اگر بحث و گفت­و­گو­یمان تازه گرم شده باشد ما هم در این جایگاه سکوت را ترجیح ندهیم امّا از دور که به ماجرا نگاه کنیم متوجه این قضیه می­شویم که در ضوابط و مقررات باید منافع و مصلحت جمع را دید.

در هیچ کجای دنیا دیگر پذیرفته نیست که یک نفر مقرراتی را وضع کند و همگان ملزم به رعایت آن باشند چرا که استبدادی واضح است و بدون هیچ اهرم فشاری، حاکم نمی­شود پس از همین جهت است که قوانین به صورت جمعی و بر مبنای اعتقادات و مصلحت همگانی تصویب می­شوند.

اینجاست که برای مقرر ساختن ضوابطی در دانشگاه باید به اجماع دانشگاه های جهان با توجه به اهدافشان نگاهی داشت و هم­چنین مهم­تر از همه به جامعه­ی خودمان بنگریم که آیا ضوابط مقرر شده در دانشگاه می­تواند برای آیندۀ شغلی و اجتماعی فرد، انضباطی را همراه با پیشرفت رقم­ ­بزند؟

فکر می­کنید بهترین بستر رشد انضباط یا همان Discipline شخصیتی در کدام مقطع زندگی فرد باشد؟

اصلاً آیا رعایت انضباط فردی با وجود ضعف در نظم اجتماعی لازم است؟

بگذارید قبل از پاسخ به دو سؤال بالا در حول مقرراتِ دانشگاه های معتبر جهان، گذری داشته­باشیم :

در دانشگاه ویرجینیای­ جنوبی ­آمریکا (Southern Virginia University) از دانشجویان انتظار می رود تا در تمام اوقات به نوعی لباس بپوشند که نشان دهنده عزت نفس آنها و احترام به دانشگاه باشد. پوشیدن یک پیراهن دکمه دار که داخل شلوار است یا یک پلیور با شلوار راحتی مناسب الزامی است . پوشیدن جوراب به همراه کفش ضرورت دارد و گردنبند غیرمناسب مجاز نیست. این حق امور اداری است که تشخیص دهد که آیا لباس خاصی قابل قبول است یا خیر و دانشجویان را راجع به این تصمیم مطلع سازد.

 در دانشگاه آکسفورد انگلیس ضوابط پوشش به گونه ای است که دانشجویان باید لباس مطلوب دانشگاه را بپوشند و از پوشیدن لباس های باز و بدن نما و مدل‌های افراطی مو خودداری کنند. لباس زنان نباید پشت‌باز یا بدون آستین، تنگ و بالای زانو باشد. ضمناً بالا بردن خط ریش، گذاشتن ریش بزی و خالکوبی برای دانشجویان پسر غیر مجاز می باشد.

کالج برات (ترکیه) پوشش نباید باعث حواس پرتی اشخاص و مانع تمرکز آن­ها بشود. لباس ها نباید بیش از حد تنگ یا گشاد باشند، پوشیدن تی شرت، دامن‌های تزیین شده با دکمه و هرگونه تزئین روی لباس مجاز نبوده و یقۀ پیراهن دانشجویان بایستی بسته و مرتب باشد. شایان ذکر است که خط ریش دانشجویان پسر نباید از میان گوش پائین‌تر بیاید و استفاده از هر گونه جواهرآلات به جز ساعت و یک جفت گوشواره (برای دختران)، مجاز نمی‌باشد.

در دانشگاه لایبرتی ( آمریکا) که عمده‌ترین هدف آن تعلیم دانشجویان به عنوان ” قهرمانان خدمتگزار عیسی مسیح ” است برای داشتن منش و رفتاری عیسی گونه، دانشگاه، معیارهایی برای پوشش در محیط دانشگاهی، مشخص و وضع نموده است. در این راستا پاکیزگی و آراستگی از اهمیت برخوردار بوده و از دانشجویان انتظار می‌رود در همه حال عفت را در پوشش خود مراعات کنند. شیوه‌های متفاوت پوشش و آرایش مو، که مرتبط با فرهنگ‌های متضاد هستند (بدان گونه که توسط کمیته پوشش مشخص می‌شود) قابل پذیرش نمی‌باشد. موها باید به گونه‌ای کوتاه شوند که روی گوش‌ها، یقه و ابروان را در هر وضعیتی نپوشاند. آرایش موی دم اسبی برای مردان غیر قابل قبول بوده و ریش‌ها باید به طور مرتب کوتاه شده باشند.

در دانشگاه بریستول(انگلستان)، لباس باید حداقل بدن را از شانه تا زانو بپوشاند، عریان نمودن بخش بالای سینه ممنوع بوده و پوشیدن شلوارهای لی  و شلوارک مجاز نیست. همچنین لباس‌ها نباید حاوی علائم، نشان‌ها و تصاویر برجسته باشند.

در دانشگاه تگزاس (آمریکا)، پوشیدن لباس‌های بدن‌نما مجاز نبوده و آرایش‌های غلیظ و غیرمتعارف ممنوع است. موها باید تمیز، مرتب و به رنگ طبیعی باشند، موهای بلند باید در پشت سر جمع شده و پوشانده شوند.شلوار نباید تنگ و چسبان باشد؛ پوشیدن شلوار کتان از هر رنگ، شلوار کشی و ورزشی، جوراب شلواری، لباس زیر و عرق‌گیر، مجاز نمی‌باشد.

همانطور که تاکنون متوجه شدید باید اذعان نمود که پوشش مناسب با شئونات دانشجویی در تمامی دانشگاه­های جهان مورد توجه مسئولین دانشگاه ها بوده و به عبارت دیگر دانشگاه دارای دو کارکرد تربیت و تعلیم می­باشد که به مصداق “و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه” وظیفه تربیتی آن بر جزء تعلیمی آن تقدم دارد.

چنانکه در ضوابط دانشگاه مدیریتی Maharishi هدف، آن است که دانشجویان به شکل مدیران ارشد لباس بپوشند به طوری که دامن و یا پیراهن های زنانه باید حداقل به زانو یا زیر زانو برسد و به حد کافی بلند باشند. لباس­های بندی کوتاه و نیز پیراهن­های رکابی مناسب نیستند و موی دانشجو باید دارای یک رنگ طبیعی و متعارف باشد، پوشیدن لباس­های لی، شلوارک و پیراهن­های بدون آستین مجاز نیست.

در کل این مقررات و ضوابطِ دانشگاه ها تحت عناوین student handbook و یا student dress code مطرح می­شود.

وقتشه برگردیم به پُرسشمون؛ از من اگر بپرسید انسان­ها رعایت نظم و قانون پذیری را در چه برهه­ای به خوبی فرامی­گیرند؟

جواب میدهم در اوقاتی که حرفۀ مربوطه را می­آموزند، چرا که آمیخته به رشتۀ تحصیلی خود، یعنی همان زمینه­ای که قرار است عمری برای آن وقت بگذارند، عادتاً یاد می­گیرند؛ فرض کنید در کلاس­های آموزش راهنمایی و رانندگی شرکت کردید و در حین آموزش برای هر گردش مجبورید راهنما بزنید در پایانِ دوره و گذراندن ۱۲ جلسه، بعد از أخذ گواهی­نامه بصورت ناخودآگاه برای گردش­هایی راهنما می­زنید. اینجاست که اهمیت تربیت و انضباطِ همراه با دورۀ آموزشی را درک می­کنیم جدا از این­که ضمانت اجراهایی برای بعد از یادگیریِ حرفه هم لازم است که کوتاهی در آن این­جور عادت­ها را ناقص می­کند.

همگان درحال خطا کردن هستند؛ پس ما هم خطاکنیم؟!

این سؤال را از هر بزرگی بپرسید قطعاً خطای فردی ما را قبول نمی­کند.

امّا در مورد انضباط، افراد اکثراً نظم­پذیر هستند ولی عموماً قانون­پذیر نیستند. همۀ ما نظم را لازم می­دانیم ولی از منظر اشخاصِ مبتلا به درصدی NPD و خود­محور بین، نظم طوری ترسیم شده که به نفع خودشان باشد. در دسته­ای دیگر مخالفانِ عملی یا فقط لفظیِ ضوابط را می­بینیم که احتمالاً هنوز دلیل منطقی برای احترام به این قوانین و مقررات را نیافتند و یا حتی به دنبال پاسخی برای چرایی این نحو از انضباط نبودند و اصلاً برایشان آن دو دو تا چهارتای مهندس طراح آسانسور مِلاک نبوده.

اگر جزء به جزء ، دلیل ضوابطی که ملزم به رعایت آن هستیم را امروز بدانیم فردا روزی لااقل به رفتار خودمان باور داریم و دگر روزی در جامعه­ی بزرگ­تر ترویج دهندۀ آن هستیم.

اکنون از غرب درمورد این­گونه ضوابط در دانشگاه­هایشان بپرسید، دلیل محدود ساختن دانشجویان را خود بسنجید و تاریخ این تمدّن را ورق زنید تا آداب و رسوم خوبمان را بازیابیم و رسوم غلط را کنار زنیم.

منشأ همه­ی این پذیرش­ها و استدلال­ها، عقل است؛ که موهبتِ عقل بالاترین موهبتی است که خداوند به انسان ارزانی داشته و انسان باید آن را به کار گیرد.

آنچه مانع بکارگیری عقل است، شهوت و غضب می­باشد و خداوند در قرآن بر بکارگیری عقل تأکید فراوان دارد به طوری که دائماً از انسان سؤال می­کند؛ «أفَلا تَعقِلُونَ؟! …» پس شهوت که به وسط می­آید عقلانیت کنار می­رود و آن­جا که عقلانیتِ محض انتظار است جَوِ شهوت به هیچ وجه پذیرفته نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *